نام ها، صاحب نشان اند و نشانهها را به سوی مقصدی هدف میگیرند. «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نیز در این شمار است؛ عنوانی که به مناسبت شهادت آیت ا... دکتر محمد مفتح بر تقویم نشسته است تا ما را به سمت فرداهای روشن ببرد. درحقیقت خون همواره در خروش یک «آیت ا... دکتر» تحریرگر رسمی چنین شده است تا در سنتی حسنه برادری دو نهاد تولیدگر دانش و معرفت به همراهی در اعتلای وطن تبدیل شود. مفتح شهید که حوزه را و دانشگاه را بالاتر از تجربه، مستمر زیست کرده بود، به شخصیتی دست یافت که عملا عصاره فضایل هر دو نهاد فرهنگ ساز باشد؛ همین جایگاه هم از او «مفتاح خیر» ساخت تا قفل گشای روابط باشد.
تأکید بر وحدت حوزه و دانشگاه برای تکثیر امثال مفتح هاست که به عنوان منابع انسانی، هزینه پیشرفت کشور را تأمین و آینده موفق را تضمین کنند؛ روشن اندیشانی که بر تاریکیها چراغ میگیرند و غبارها را از اذهان میتکانند تا انسان به کرامت ذاتی خود برسد؛ جایگاهی که، چون بدان برسد، دست شیاطین به دامنش نخواهد رسید، چه رسد که بخواهند از او در بازی خود بازیگر بسازد. فکر میکنم برای رسیدن به شأنی چنین اول دو پایگاه سازنده را باید به خوبی شناخت؛ حوزه را و دانشگاه را که محصولی چنین میدهند.
جایگاه حوزه را باید به عنوان یک نهاد مؤثر در تربیت جامعه دید. با نگاهی به پیشینه سازنده و افق پیش رو میتوان کارکرد این نهاد را چنین تحریر کرد که حوزه در پرورش انسان و تربیت جامعه نقشی بسیار حساس و سرنوشت ساز دارد. مأموریت اصلی این نهاد اخلاقی سازی جامعه و تهذیب نفوس و ارائه مدل موفق انسان ایمانی است؛ انسانی که زندگی اش با قوانین دینی تنظیم میشود.
با پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی و پدید آمدن افقهای تازه، مسئولیت سنگین تری نیز بر عهده حوزویان قرار گرفته است. دانشگاه نیز همواره جایگاه آموزش و کاوش در حوزه اندیشههای علمی بوده است و رسالت بلند آنان سوق دادن جامعه به سوی مقاصد بلند علمی، فرهنگی و اجتماعی است تا فرصت زیست بهتر مردمان در همه ساحتها فراهم آید. دانشگاهیان به عنوان روشن فکرانی که از افق بالاتری به جامعه مینگرند، میتوانند در پیشبرد جامعه به سوی رشد و تعالی نقش بسیار مهمی ایفا کنند.
هم اندیشی و همراهی این دو نهاد میتواند انسان را به علم و اخلاق تجهیز و از فرصت زندگی بهتر برخوردار کند، میتواند از خطرهای مختلف برهاند. درحقیقت وحدت حوزه و دانشگاه فقط کارکرد سیاسی ندارد، بلکه گستره کارکردی اش همه ساحتهای زندگی است. زیستن با قوه پیشران حوزه و دانشگاه انسان را به مقاصد عالی میرساند؛ کشور را نیز در مدار پیشرفت با جهش احترام برانگیز مواجه میکند. در حقیقت حوزه و دانشگاه همان بالهای توانمندی هستند که برای رسیدن ایران تا قله پیشرفت بدان نیاز است.